نوشته شده
توسط
: حسن روشندل
http://www.asemanbux.com/index.php?ref=hr419
http://www.nicbux.com/index.php?ref=hr419
http://www.mahansurf.com/fa/?r=hr419
http://www.nicbux.com/themes/GeN4/images/banner.gif
http://www.asemanbux.com/themes/GeN4/images/banner.jpg
تو خیابون موتوریه اومد کیفم رو قاپید، یارو میپرسه دزد بود؟ گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ رفیقم بود اومده بود امانتیش رو پس بگیره، فقط خواست هیجانش بیشتر باشه
رفتم آسایشگاه برای دیدن سالمندان. مسئول اونجا میگه : اومدی عیادت ؟ میگم : پـَـَـ نــه پـَـَــــ خیال کردی اومدم 2 تا از این پیرمردها رو ببرم بزرگ کنم؟!
سوار ماشین بودیم یه موتور با سرعت دویست تا از کنارمون عبور کرده،
رفیقم داشت با موبایلش ور میرفت ندیدش، میگه:موتور بود؟ گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ میگ میگ بود؟!
رفتم در خونه رفيقم ... از پشت آيفون ميگه ... تنهايی؟ پَ نه پَ ، خونه محاصره ست ... بهتره خودتو تسليم كنی ...
عكس برادرزاده هامو نشون دوستم دادم با مامانشون. برگشته میگه ااِاا داداشت زنم داره؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ اینارو تو قرعه كشی بانك برنده شده ...
با دوستم رفتیم بام تهران ... یه یارو تو بانجی جامپینگ داشت بالا پایین میرفت ... دوستم میگه اگه این کش پاره بشه می خوره زمین داغون می شه؟ پَ نه پَ، می خوره زمین هوا میره نمی دونی تا کجا میره ...
ترفندهای جالب و ماهرانه دختران امروزی برای.. (طنز)
نوشته شده
توسط
: حسن روشندل
. اگه دوست یکی از دوست پسراتون , شما رو با یه پسر دیگه دست تو دست وسط خیابون ببینه و بره به دوست پسرتون بگه, شما شونصد جور قسم و آیه ی آماده کرده دارین که ثابت کنه اون پسره دوست پسر شما نبوده و دوست پسر دوستتون بوده و فقط داشته با شما سلام علیک می کرده . می تونین برای تکمیل شدن عملیات Kharing (!!!) یکم بغض کنین پشت تلفن21 و بگین : " دلت میاد ؟ آره ؟ دلت میاد به من که این همه بهت وفادارم , تهمت بزنی ؟ خیلی بدی ! دلم شیکست ! " و در نهایت دوست پسر از همه جا بی خبرتون , می ره سراغ دوستش و می زنه تو گوشش که چرا آمار الکی از دوست دختر وفادارش (!) بهش داده و از شما هم کلی معذرت خواهی می کنه بابت تهمتی که بهتون زده !
7 . شما دختر خانوم گرامی , هیچ جوره قانع نمی شین و به خودی و غیر خودی رحم نمی کنین ! بعنوان مثال اگه دوستتون (دختر) ازتون دعوت کرد که به یه مهمونی که دوست پسرش راه انداخته , برین , تمام سعی خودتون رو می کنین که دوست پسر دوستتون رو از چنگش دربیارین و مال خودتون بکنین! یه کوچولو ناز و عشوه وسط مهمونی و چشمک های آنچنانی به دوست پسر دوستتون, می تونه یه پسر دیگه به contact listگوشیتون اضافه کنه ! البته پسر که چه عرض کنم , داریوشه ولی اسمش "درسا" save می شه !!
8 . همینتون مونده که یه سیستم GPS پیشرفته رو ماشینهای دوست پسراتون نصب کنین و هروقت می خواهین برین جایی , از روی اون , نزدیک ترین دوست پسر به مکان فعلیتون رو شناسایی کنین و بهش زنگ بزنین و ابراز دلتنگی شدید کنین و بگین همین الان می خوام ببینمت ! و وقتی اومد دنبالتون, هنوز ۲۰۰متر نرفته ,بگین که : وااای ! الان یادم اومد! من باید برم آرایشگاه ! منو می رسونی لطفا ؟ و اون آژانس...(ببخشید! اشتباه شد! آژانس نه ! دوست پسر) شما رو از جنوب شهر تا شمال شهر می بره ! اصلا تو این گرونی ,چه کاریه که پول تاکسی تلفنی بدین ؟!!
9 . وقتی سوتی دادین ( البته شما که حرفه ای هستین! ولی بر فرض محال دیگه! ... ) و دو تا از دوست پسراتون از وجود همدیگه مطلع شدن , فوری یه زنگ به بنگاه اتومبیل بزنین و brand و مدل و اسم ماشین هر دوتاشون رو به ایشون بگین و قیمت روز دربیارین !! مثلا اگه ماشین اولی ۴۹میلیون تومن بود و ماشین دومی ۴۹میلیون و ۲۰۰هزار تومن !!! , فوری اولی رو فدا و قربانی دومی کنین و بگین اون مزاحمتون بوده و شما عاشق دومی هستین !
10. رو یه کاغذ , یه جدول دو ستونه درست کنین و مثلا بنویسین :
هوشنگ ::: سحر // علی ::: آناهیتا // سعید ::: فرنوش و ...
حالا اینا چی هستن ؟ از شما بعیده ! شما که استاد ما هستین ! اینا اسم شما برای هر پسره ! مثلا اسم خودتون رو به آقا هوشنگ , سحر گفتین ! این مورد خیلی لازمه ! چون با توجه به کثرت دوست پسراتون 40 ممکنه یادتون بره به کی چه اسمی گفتین ! اسم واقعیتون ممکنه کلثوم , سکینه یا هر چیزی باشه !
11. هرشب یه SMS آماده می کنین ! یه چیزی تو مایه های :
Behtarinam >biggrin< tak pesare zendegie man , ba hame vojudam male toam man , shabet bekheyr tanha mard e zendegie man
و اونو به هر ۶۰ تا پسر تو لیستتون send می کنین !
12. درنهایت , اگه روزی از همه ی اینها خسته شدین و احساس ترشیدگی بهتون دست داد , وقتی پسر دوست باباتون اومده خواستگاریتون و قرار شده تو اون یکی اتاق , دو تایی باهم حرفاتون رو بزنین , با یه صدای لرزووون به داماد (خواستگار) بگین که : " را...را...راستشو بخواهین , من تا حالا با هیچ جنس مخالفی رو در رو حرف نزدم !! 10 برا همین خیلی از شما خجالت می کشم !
واقعا دیدنی ترینه(این یکی رو میزارم واسه اعضا چون واقعا ارزشش رو داره حتی خیلی بیشتر)
نوشته شده
توسط
: حسن روشندل
(این یکی رو میزارم
واسه
اعضا چون واقعا
ارزشش
رو داره حتی خیلی
بیشتر)
سال ۸۷ در تلفات جادهای 20 درصد کاهش وجود داشته است و
تا سال ۹۰ این تلفات به صفر میرسد و
بااین حساب انشاءالله تا سال ۹۱ در جادهها زاد و ولد خواهیم داشت!!
چنگیزخان مغول و هیتلر دوتاشون با هم به اندازه پراید آدم نکشتن!
کی میشه مث این مانکن بشم؟؟؟
ریزعلی خواجوی اگه دهه شصتی بود با موبایلش از صحنه رفتن قطار توی کوه فیلم گرفته بود گذاشته بود بالاترین ، زیرشم می نوشت سند بی کفایتی دیگری از مسئولین رژیم ، هزار تا مثبت می گرفت و موضوع داغ هم میزدن واسش و خلاصه به شخصیت محبوبی در جامعه مجازی تبدیل می شد.
جای سعید جلیلی سردار رویانیان رو بفرستن واسه مذاکره با 5+1 زودتر به سرانجام میرسه ! نهایتا ببینه به نتیجه نمیرسن اشتون و کل 5+1 رو میخره !
من این حرفا حالیم نیست، فقط میخوام خوشگل بشم، همین و بس !
نوشته شده
توسط
: حسن روشندل
من این حرفا حالیم نیست، فقط میخوام خوشگل بشم، همین و بس !
همراهان نیوز: مکان: مطب یك پزشک
شخصیت ها: دختر خانومی جوان و یک دکتر دارای دکترای افتخاری از دانشگاه هاروارد در رشته جلبک شناسی
دکتر: میدونستید هزینه این عمل چیزی در حدود بودجه یک سال کشور گینه بیسائو هست؟
دخترجوان: بله آقای دکتر بابام بهم قول داده بود اگه کنکور قبول بشم خرج جراحی پلاستیکم رو بده.
دکتر: میخواهید عمل کنید پس؟
دخترجوان: آره دیگه. خوب میدونید مشکلات برای یه دختر دم بخت خیلیه. همش میگن صورتش کجه دماغش درازه چشماش کوچیکه صورتش لاغره و از اینجور حرفها.
دکتر: خطراتش رو میدونید؟
دخترجوان: نه! مگه خطری هم داره؟
دکتر: خب شما میخواهید چه عملی بکنید؟
دخترجوان: گونه هام و پلک هام و پوستم و زیر گردنم رو و چربی های بدنم رو ساکشن کنم.
دکتر: هفتاد ساعت بیهوشی داریم. هشت ماه دوران نقاهت و رژیم غذایی خاص مثلا هر روز باید یک لیوان روغن کرچک بخورید و مقادیری برگ درخت نارنج و ممکنه تا آخر عمر در حالت اسهال اونهم از نوع بدخیمش بمونید تازه اگه از هفتاد ساعت بیهوشی جان سالم به در ببرید و تو اون ساعت ها حافظه خودتون رو از دست ندید. ممکنه اسم خودتون رو فراموش کنید و خانواده خودتون رو نشناسید.
دخترجوان: ( با کمی تردید) اون وقت خوشگل میشم؟ میتونم شوهر کنم؟
دکتر: امکانش هست باید ببینیم بدنتون چقدر جواب میده.
دخترجوان: من حاظرم بخاطر اینکه روی اون دختر خالم رو که دماغش رو عمل کرد کم کنم همه خطراتش رو قبول کنم.
دکتر: باید یه فرم پر کنید که تمام عوارض عمل رو به عهده میگیرد و در صورت بروز هر اتفاقی هیچ مسئولیتی به گردن ما نیست. میدونید که بهداشت جدیدا خیلی سخت میگیره.
دخترجوان: همش رو ندید امضا میکنم تو فقط منو خوشگل کن دكتر تا بتونم با یه جوون خوش تیپ ازدواج کنم.
دکتر: جدیدا بر اثر تحریم ما از مواد داخلی استفاده میکنیم شما که مشکلی ندارید؟
دخترجوان: مثلا چی؟
دکتر: مثلا به جای سیلیکون ممکنه از چوب پنبه استفاده کنیم و یا از غضروف مرغ برای شکل دادن به دماغ شما و برای سفیدی پوستتون از گچ ساختمانی استفاده کنیم و برای سفت کردن سینه هاتون از سیمان سفید. شما که مشکل ندارید؟
دخترجوان: اون وقت دماغم صاف میشه؟
دکتر: به شرطی که مثل اون دفعه شاغول مش غلام خراب نباشه و طراز باشه.
دخترجوان: یعنی اون وقت خوشگل میشم؟
دکتر: اگه جناب عزراعیل بی موقع سر و كله اش پیدا نشه بعد از این عمل آره.
دخترجوان: خب پس زود منو عمل کنید آقای دکتر.
دکتر: خب برید تو اتاق بغلی تا بیهوشتون کنند.
دکتر: آخ راستی یادم رفت ما ماده بیهوشی نداریم تو اون اتاق با یه بیل میزنند تو سرتون تا بیهوش بشید لطفا جیغ نزنید چون ما هنوز مراحل مجوز گرفتنمون از بهداشت سپری نشده خودتون که میدونید اینروزها چقدر سخت مجوز درمانگاه زیبایی میدن.
دخترجوان: مرسی، باشه نترسید قول میدم جیغ نزنم، ولی آقای دكتر شما هم باید قول بدی كه من خیلی خوشگل بشم ها.
دکتر: ممنون.
چند لحظه بعد : بدلیل موجود نبودن بیل ناچارا با ابزاری شبیه كلنگ این بیهوشی انجام شد كه در نتیجه دختر نتوانست به قولش عمل كند و متاسفانه پس از كشیدن جیغی بلند بلافاصله به خواب ابدی فرو میرود. خدایش بیامرزد که در حسرت زیبایی ناكام ماند و خلاصه دار فانی را وداع گفت. و این درس عبرتی شد برای دیگر دختران زیبا پسند تا به متد های زیبایی عصر حاضر زیاد اعتماد نكنند.
این اتفاق باعث از بین رفتن جلوه لباس عروس های تایلندی می شود اما اهمیت این اتفاق و تاکید مردم این کشور بر اجرای این رسم، باعث شده تا اکثر خانواده ها تن به چنین اقدامی بدهند.
روزگارنو: مردم تایلند معتقدند آب مظهر پاکی و روشنایی است و بدبختی و نکبت را از زندگی دور می کند. بر همین اساس، جشن های مختلفی در این کشور بر پایه آب برگزار می شود و در آغاز سال نو، مردم این کشور یکدیگر را خیس می کنند تا سالی پر برکت داشته باشند.
یکی از اتفاقات جالب در این کشور که نشان از توجه تایلندی ها به آب است، در مراسم ازدواج مردم این کشور اتفاق می افتد. عروس های تایلندی در ابتدای زندگی خود وارد آب می شوند تا وفاداري اش را به همسر خود نشان می دهد.
مردم این کشور معتقدند با این کار، روح و جسم عروس شسشتو می شود و حتما این کار باید در رودخانه های دارای آب زلال انجام شود و استفاده از آب های راکد یا حوض دست ساز درست نیست.
به گزارش باشگاه خبرنگاران،اگرچه این اتفاق باعث از بین رفتن جلوه لباس عروس های تایلندی می شود اما اهمیت این اتفاق و تاکید مردم این کشور بر اجرای این رسم، باعث شده تا اکثر خانواده ها تن به چنین اقدامی بدهند و عروس با لباس خیس عازم خانه بخت شود.